برای تو...نمیدانم چطور میگذرد...!اما برای من...انگار...خنجر بر گلویم گذاشته اند...اما نمیبرند...
صادقانــه بگویــم...من کــــم آورده ام...!مــن همه ی بودنـها را ...در نبودنهایت کـــم آورده ام...
همـچـون ساعـت شنی شــده امکــه نـفــس هـای آخـرش را مـیـزنـدو الـتـمـاس مـیـکــنــدیـکـی پـیـدا شـود و بـرش گــردانـدمــن هــم ...نه ...! !لـطــفـا بـرم نـگــردانـیـد ! ! !بــگـذاریــد تــمام شــوم ...
صادقانــه بگویــم...
من کــــم آورده ام...!
مــن همه ی بودنـها را ...
در نبودنهایت کـــم آورده ام...
همـچـون ساعـت شنی شــده ام
کــه نـفــس هـای آخـرش را مـیـزنـد
و الـتـمـاس مـیـکــنــد
یـکـی پـیـدا شـود و بـرش گــردانـد
مــن هــم ...
نه ...! !
لـطــفـا بـرم نـگــردانـیـد ! ! !
بــگـذاریــد تــمام شــوم ...