-
اتفاق...
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 05:00
بگذار هرچه نمی خواهند بگوئیم بگذار هرچه نمی خواهیم بگویند باران که بیاید از دست چترها کاری بر نمی آید ما اتفاقی هستیم که افتاده ایم...!
-
شاید...
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:45
شاید روزی من و تو در آغوش هم به این روزهای جدایی بخندیم . . . !
-
چه تلخ است...!
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:42
«هست» را اگر قدر ندانی، «بود» می شود و چه تلخ است، «هست» کسی، «بود» شود ...
-
در حد یک نقطه ...!
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:31
دل... این کلمه ی بی نقطه گاهی تنگ می شود در حد یک نقطه ...!
-
تقسیم شدنی نیستی!
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:24
قحطی عشق می آید... هفت سال ؟؟ نه ...! هفتصد سال!!! در قلبم ذخیره و پنهانت می کنم بگو کنعانیان رامنتظر نباشند تقسیم شدنی نیستی حتی اگر یعقوب بیاید !!
-
غصه نخور!
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:22
غصه نخور... کنار آمده ام با " نبودنت " خیلی که دلم بگیرد " گریه " می کنم ...
-
" تو "
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:19
گاهی " تو " گاهی یاد " تو " گاهی غم نبودن " تو " آخر این " تو " مرا تمام می کند ...
-
فال قهوه ...
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:17
در ته فنجان قهوه ام کفشهای تو پیداست نمیدانم می روی یا می آیی !!
-
فقط با تو !
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:16
نمیدانم چرا بین این همه آدم پیله کرده ام به تو؟؟؟ شاید.. فقط با تو پروانه می شوم !
-
چگونه؟!!!
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:13
تو چه با صلابَت حکم می دهی که حواسَت را جمع کن و مَن می مانم که چگونه جمعش کنم وقتی تمامَش پیشِ توست ...!
-
کی شود ...؟!
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:09
دل من، پشت سرت کاسه ی آبی شد و ریخت کی شود پیش قدم های تو اسپند شوم ...؟!
-
«خاطرت»نه «خاطره ات»!
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:08
من «خاطرت» را می خواستم نه «خاطره ات» را ...!
-
تکراری!!
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:07
در تمام لحظه هایم تکرار می شوی؛ اما تکراری نمی شوی ...!
-
کاش...
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:04
خوبِ من! کاش از این فاصله حس می کردی لحظه هایم همه از غیبت تو دلگیرند ...
-
دل بسته...
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 04:01
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 زخم زندگی ام تویی همه به زخم هایشان دستمال می بندند اما من به زخمم دل بسته ام ...!
-
آرام و آسوده!
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 03:58
گاهی آنقدر دلم از زندگی سیر می شود که می خواهم تا سقف آسمان پرواز کنم و رویش دراز بکشم، آرام و آسوده مثل ماهی حوضمان که چند روزی است روی آب است ...
-
تــنهایــی...
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 03:49
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 تــنهایــی یعنی : ذهنت پــر از دیگری ، خــالی از دیگران است ... اما کنارت خــالی از دیگری ، پــر از دیگران است !!
-
نمیدانم...
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 03:37
نقش درخت خشک را بازی میکنم نمیدانم... باید چشم انتظار بهار باشم یا هیزم شکن!
-
دنیای بد!
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 03:34
دنیا را بد ساخته اند ! کسی را که دوست داری ، تو را دوست نمی دارد کسی که تورا دوست دارد ، تو دوستش نمی داری اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند و این رنج است ...
-
متنفرم. . .
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 03:33
من به اندازه یک آسمان دلم گرفته! میخواهم گریه کنم میخواهم فریاد بزنم... کاش میتوانستم خودم را از خود بیچاره ام بگیرم کاش میتوانستم نباشم بمیرم! کاش میتوانستم خود را از این شب طولانی رویاها برهانم کاش میتوانستم خاموش شوم فنا شوم محو شوم... من از این روزگار خسته شده ام از این لحظه هایی که حال مرا نمی فهمند و کند می...
-
«با تو»
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 03:31
اگر دست من بود «ی» را آنقدر می کشیدم تا صاف بشه بشه «ا» اون وقت هیچ چیز «بی تو» نبود همه چیز «با تو» می شد ...!
-
حتی همین قدر!
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 03:31
همین که هســــــــــــتی... همین که لابلای کلماتم نفَس میکشی... راه میروی... همین که پناه ِ واژه هایم شده ای... همین که سایه ات هست... همین که کلماتم از بی "تو" یی یتیم نشده اند... کافیست برای یک عمر آرامش ؛ بــــــــــــــــاش...! حتی همین قدر دور!!! حتی همین قدر دست نیافتنی....!!
-
لعنــــــــــت!
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 03:28
لعنــــــــــت به همه ضرب المثل های جهان که هروقت لازمشان داری، برعکس از آب درمی آینـــــــــد... مثلا همین حـــــــــــــــالا که من تو را میخواهم و طبق معمول، خواستن نتوانستن است!
-
«دل»
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 02:47
از دل نوشته هایم ساده نَگذر به یاد داشته باش این «دل نوشته» ها را یک «دل»، نوشته ...!